او [شرلوک هلمز]، در حالی که سرهنگ راس با تعجب به او نگاه کرده بود، رو کرد و گفت: ببخشید. خواب بودم. برقی در چشمانش بود و هیجانی سرکوب شده در رفتارش که من را متقاعد میکرد دستش به سرنخی رسیده است، هرچند نمی توانستم تصور کنم از کجا آن را پیدا کرده است.
به گفته محقق هندی، آروپ چاترجی، شرلوک هولمز اغلب به عنوان “رویایپرداز” خیابان بیکر توصیف میشود که شامه ای قوی دارد.. منظور نویسنده از این اصطلاح، توانایی آگاهانه و ارادی افراد بیدار برای برانگیختن و مشاهده رویاهای شفاف LD است. چاترجی همچنین ادعا میکند که رویاها کلید باز کردن تواناییهای فکری برتر هلمز هستند.
اگرچه شرلوک، یک شخصیت خیالی است، اما خالق او، آرتور کانن دویل، یک پزشک متخصص بود. او به خوبی از تحولات پزشکی، روانشناختی و علمی عمومی زمان خود، از جمله مطالعه رویاها آگاه بود. دویل یکی از اعضای انجمن تحقیقات روانی بود. شیفتگی او به موضوعات پنهان در پس زمینه داستان های هولمز نشان می دهد که رویکرد علمی این کارآگاه معروف باید بخاطر طرح ناخودآگاه و غیرمنطقی، مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد. تواناییهای هولمز با عرفان همطنین میشود، اگرچه او ممکن است نابغه باشد، اما روشهای او با روشهای معمول استنتاج منطقی متفاوت است.
چاترجی همچنین به توهمات هیپناگوژیک که هنگام به خواب رفتن رخ می دهد و گاهی اوقات حتی می تواند بیداری را مورد حمله قرار دهد و همچنین توهمات بیخواب کننده که هنگام بیداری رخ می دهد اشاره می کند. هولمز چنین توهماتی دارد و این رویاها به عنوان تأثیر بر زندگی بیداری او توصیف می شود.
نویسنده حاضر نیست پاسخ دهد که آیا می توان با تمرین رویاهای شفاف، مسائل خلاقانه را حل کرد یا جنایات را با دقتی شبیه هلمز حل کرد. با این حال، مطالعه این رابطه مهم است.
آیا تابحال از رویاهای شفاف سرنخهایی به دست آوردهاید که به شما در حل معماهای زندگی واقعی کمک کند؟
این مقاله در شماره مارس 2023 مجله Preternature: Critical and Historical Studies on the Preternatural گنجانده شده است.