داستانهای بشقاب پرنده از دیرباز ذهن استاکرها (سوژه یا کاربری که از شبکه های اجتماعی برای جاسوسی و یا نظارت بر افراد دیگر به صورت ناشناس استفاده می کند)، نویسندگان و مردم عادی را تحت تأثیر قرار داده است. این امر به ویژه از زمانی که پنتاگون بخش بزرگی از اطلاعات مربوط به اجسام پرنده ناشناس را از طبقه بندی خارج کرد، صادق بوده است. جای تعجب نیست که داستانهای آدم ربایی توسط بیگانگان رسانه ها را درگیر کرده است. یکی از این داستانها توسط جیمز بارتلی به IBTimes گفته شده است، مردی که دو مورد جداگانه برخورد با زندگی فرازمینی را گزارش می دهد.
به گفته بارتلی، اولین مورد در چهار سالگی اتفاق افتاد. “یک موجود کوچک بود، من می گویم در حدود سه و نیم فوت ارتفاع داشت. بلند شد و به سمت اتاق خواب من شناور شد. من چرخیدم و این خزنده کوچک در آنجا شناور بود و با من به صورت تله پاتی صحبت کرد و چیزهایی به من گفت. این اولین تجربه ای بود که از آن آگاه بودم. “
در دهه 1990، بارتلی مجموعه ای از تجربیاتی داشت که اینها در یک تجربه کاملا آگاه و بیدار به اوج خود رسیدند یعنی هنگامی که از خواب بیدار شد و سه خزنده را در اتاق خود دید اما به جای دست های معمولی، پنجه داشتند. اکنون او مطمئن است که حمله بیگانگان به سیاره ما با خزندگان که گونه های فرازمینی غالب هستند، آغاز شده است.
باید اضافه کنیم که مطالعه اخیر مرکز تحقیقات فاز تایید می کند که چنین ملاقاتهایی می تواند ماهیتی رویاگونه داشته باشد. در آزمایشی، 114 داوطلب توانستند عمداً در رویای شفاف (LD) با بیگانگان تماس برقرار کنند. فضای حالتهای فاز (که علاوه بر LD شامل فلج خواب، بیداری های کاذب و غیره) انتظارات ما را شبیه سازی می کند. به احتمال زیاد بسیاری از داستانها در مورد بشقاب پرنده ها، از جمله تماسهای بارتلی (توجه کنیم که در اتاق خواب اتفاق افتاده اند)، ساختگی نیستند بلکه این راویان به راحتی قادر به تشخیص حالت فازی از واقعیت نیستند.