رابرت (باب) مونرو در سال 1915 در ایندیانا (ایالات متحده آمریکا) به دنیا آمد. او بیشتر به عنوان محقق برجسته تجربه خارج از بدن (OBE) و برونفکنی و بنیانگذار مؤسسه مونرو شناخته می شود که هنوز هم این پدیده را مطالعه می کند.
با توجه به وب سایت رسمی این موسسه، در سال 1956 باب مونرو تأثیر صدا بر آگاهی انسان، از جمله امکان یادگیری در خواب را مورد مطالعه قرار داد. او که اغلب از خود به عنوان نمونه آزمایش استفاده میکرد، دو سال پس از تحقیقش چیزی را تجربه کرد که او آن را «تجربه خارج از بدن» مینامید. این تجربه خودجوش و چیزهایی که در پی آن اتفاق افتاد، زندگی و مسیر کار او را تغییر داد.
مونرو تحقیقات اولیه خود را در سال 1971 در کتاب سفرهای خارج از بدن منتشر کرد (مطلبی غیرمنتظره در آن زمان). در آن، او اولین مواجهه ی خود با OBE را به عنوان احساس نور گرم و ارتعاش در سراسر بدن توصیف می کند. قابل ذکر است که او این تجربه را هنگام به خواب رفتن داشته است. این چیزی شبیه رویای بیداری بود: مونرو وقتی دستش به داخل زمین فرو رفت احساس کرد که در حالت کاملاً بیدار است و چیز بعدی که می دانست این بود که او زیر سقف معلق است و از بالا به بدن خود نگاه می کند.
مقدمه کتاب همچنین آزمایش رابرت مونرو را توصیف می کند که شامل تلاش های عمدی برای ترک بدن بود. این موفقیت در هشتمین تلاش به دست آمد و بر اساس نوار مغزی، امواج مغزی او با حالت REM خواب مطابقت داشت.
مونرو به کشف روش های گسترش آگاهی ادامه داد. او مجموعهای از سمینارها را به راه انداخت، محوطهای را برای اهداف آموزشی و پژوهشی ساخت و با استفاده از فناوری خود، ضبط صوت هایی ساخت که از ترکیبی از صداها تشکیل شده است که به شنونده کمک می کند تا وارد حالتی از آگاهی بسط یافته شود. دو کتاب دیگر از رابرت مونرو، سفرهای دور (1985) و سفر نهایی (1994) نیز جزو آثار کلاسیک در زمینه تجربه خارج از بدن و برونفکنی محسوب می شوند.